حیوانات و بقا
شعبه 6 وبلاگ یونان
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
زرافهسانان گروهی از پستانداران سمدار هستند که به راسته جفتسمان تعلق دارند و از حدود ۲۰ میلیون سال پیش تا به حال بر روی زمین زندگی میکنند. در گذشته گروههای مختلفی از آنها در سراسر اوراسیا و آفریقا وجود داشتهاند ولی اکنون فقط دو گروه از آنها و آن هم تنها در قاره آفریقا باقی ماندهاند. زرافه بلندترین حیوان روی زمین و اکاپی نزدیکترین خویشاوند آن تنها زرافهسانان باقی مانده برروی زمین هستند. نگارخانه [ویرایش]
![]() زرافه
زرافه (نام علمی: Giraffa camelopardalis) یک جانور آفریقایی پستاندار دارای پنجه و سم از سردهٔ زرافگان، بلندقدترین حیوان زمین و بزرگترین نشخوارکنندهاست. به این جانور شتر گاو پلنگ نیز میگویند. زرافه ویژگیهای خاصی دارد برای مثال سر و گردن دراز این جانور بسیار خاص است. قد زرافه به ۶ متر نیز تجاوز میکند و وزن متوسط آن ۱۶۰۰ کیلوگرم برای مرد و ۸۳۰ کیلوگرم برای زن است. این جانور از خانوادهٔ زرافگان است. زرافهها به طور پراکنده در قارهٔ آفریقا به خصوص کشورهای چاد در شمال، آفریقای جنوبی در جنوب، نیجر در غرب و سومالی در شرق زندگی میکنند. زرافههای معمولاً ساکن دشتها، مراتع و جنگلهای باز هستند. منبع غذایی اصلی آنها برگهای اقاقیا هستند که هر حیوان گیاهخواری قدش به آنها نمیرسد. همیشه زرافهها مورد هدف شیرها، گوسالهها، پلنگها و سگهای وحشی قرار میگیرند. زرافههای بزرگسال نمیتوانند پیوندهای اجتماعی قوی ایجاد کنند. هنگام حمله کردن به زرافهها، این موجودات با گردن خود را به عنوان سلاح استفاده میکنند. مردان زرافهها همیشه علاقهٔ زیادی به جفت گیری داشتهاند که حاصل آن نسلهای جوان تر این موجودات است. زمین همیشه شیفتهٔ این موجودات بودهاست و این موجودات را عجیب و غریب میداند به طوری که این موجودات را در نقاشیها، کتابها و انیمیشنهای برجستهای همچون ماداگاسکار ۱، ۲، ۳، دنیای وحش و پیمان حیوانات به تصویر کشیدهاند. توسط اتحادیه بین المللی حفاظت از طبیعت، برخی از این موجودات در خطر انقراض و برخی نیز خطری برای انقراض آنها نیست. با این حال، هنوز هم زرافهها در پارکهای متعدد ملی و بازیها نیز یافت میشوند. ریشه یابی [ویرایش]زرافه نامی عربی است و ممکن است از زبانهای آفریقایی نیز ریشه گرفته باشد.[۳] معنی این واژه پیاده روی سریع است.[۴] چند بار املای این واژه در زبان انگلیسی تغییر کردهاست.[۳] Gerfauntz ممکن است از واژه حیوان Geri در سومالی ریشه گرفته باشد.[۵] فرم ایتالیایی Giraffa در سال ۱۵۹۰ به وجود آمد.[۳] در فرانسه به این جانور Girafe نیز میگویند.[۳] نام گونهٔ camelopardalis نیز یک واژه لاتین است.[۶] کمیلپرد نیز نام گونهای در آفریقا است.[۷] دیگر نامهای آفریقایی برای زرافه عبارتند از اکریی (اتسو)، کنییت (الگن)، ندویدا (گیکویو)، تیغا (کلنجین اند لوو)، ندویا (کمبا)، نودولولو (کیهه)، نتقا (کینیتورو)، اندر (لوگبرا)، اتییکا (لوهیا)، کوری (معدی)، الودوکیررگتا آور الچنگیتوآودو (ماسی)، لنیوا (مرو)، هری (پاره)، لمنت (سمبورو) و تویگا (سوایلی و غیره) در شرق ؛[۸]۳۱۳ و توتوا (لوزی)، نتوتلوا (شنگان)، ایندلولمیتسی (سیسوتی)، تهوتلوا (ستهو)، تودا (وندا) و ندلولمیتی (زولو) در جنوب.[۷] در فارسی به آن «شترگاوپلنگ» هم می گویند که ریشه این اسم از uštar-gaw-palang فارسی میانه است.[۹] طبقه بندی و تکامل [ویرایش]![]()
اسکلت زرافه در موزهٔ تاریخ طبیعی پکن
زرافه یکی از دو گونهٔ زندهٔ خانوادهٔ زرافگان است. این خانواده در قدیم بسیار گسترده بودهاست و بیش از ۱۰ جنس فسیلی از آنها یافت شدهاست. زرافهها ۸ میلیون سال پیش از جنوب مرکزی اروپا در دورهٔ میوسن برخاستند. درازشدن تدریجی گردن و اندامهای این جانور در سراسر اصل و نسب زرافگان یافت میشود. بوهلینیا که از نسب زرافگان بودند، در پاسخ به تغییرات آب و هوایی وارد چین و شمال هند شدند. از اینجا، جنس زرافهها تکامل یافت و در حدود ۷ میلیون سال پیش وارد آفریقا شدند. تغییرات آب و هوایی باعث انقراض زرافههای آسیایی شد، در حالی که زرافههای آفریقایی جان سالم به در برند اما در آفریقا تابش به گونههای جدیدی به آنها میتابید. کاملوپارداریس حدود ۱ میلیون سال پیش در شرق آفریقا در دوره چهارم زمینشناسی به وجود آمد. برخی از زیست شناسان نشان دادهاند که زرافهٔ مدرن از تبار جومائی بودهاست. حتی ممکن است از تبار گراکیلیس باشند. اعتقاد بر این است که تکامل زرافهٔ امروزی با مهاجرت آنها از جنگلهای گسترده به زیستگاههای باز، حدود ۸ میلیون سال پیش آغاز شد. زرافه یکی از گونههای متعددی است که توسط کارل لینه در سال ۱۷۵۸ شرح داده شده بود. مورتن تارن برونیش زرافه، این موجودات را در سال ۱۷۷۲ طبقه بندی کرد. در اوایل قرن ۱۹، ژان-باپتیست لامارک معتقد بود که درازشدن گردن زرافهها به دلیل استفادهٔ زیاد از آنها برای خوردن برگ درختان بودهاست. این نظریه در نهایت رد شد و دانشمندان نظریهٔ چارلز رابرت داروین را قبول کردهاند. این نظریه میگوید طبیعت کسانی که با آن طبیعت سازگار باشند را برای زندگی برمی گزیند و در این صورت جانوران دچار جهش میشوند و این جهش را به نسلهای بعدی انتقال میدهند. زیرگونهها [ویرایش]![]()
محدودهٔ جغرافیایی تقریبی، الگوهای خز و روابط فیلوژنتیک بین برخی از گونههای زرافه بر اساس توالی دیانای
تفاوتهایی بین گونههای مختلف وجود دارد. گونههای آفریقایی دندانه دار و گونههای دیگر منظم شکل اند. زرافههای غرب آفریقا روی پوستشان خطوط ضخیم دارند در حالی که زرافههای اهل کشور حبشه دارای خطوطی نازک اند. یک مطالعه درباره ژنتیک در سال ۲۰۰۷ نشان داد که شش زیرگونهٔ غرب آفریقا، راتسچیلد، رتیکولاتا، ماسایی، آنگولایی و جنوب آفریقا، ۶ گونه جداگانهاند. هم چنین مطالعات نشان داد که گونههای مختلف با هم آمیزش جنسی داشتهاند و باعث ایجاد نژادهای جدید شدهاند. این نژادها شامل راتسچیلد، رتیکولاتا و ماسایی است. به نظر میرسد که نژادهای رتیکولاتا و ماسایی از شرق آفریقا سرچشمه گرفتهاند. جمعیت زرافهها در جنوب آفریقا است و به نظر میرسد پوست آنها به عنوان گوساله حک شده باشد. پیامدهای این یافتهها برای حفاظت از زرافهها توسط دیوید برون، نویسنده اصلی این مطالعه بودهاست. در این باره بیبیسی گفتهاست: همهٔ زرافهها گونههای مختلف دارند و در آستانهٔ انقراض اند. برخی از این جمعیتها چند صد نفر هستند و نیاز به حفاظت فوری دارند. ظاهر و کالبدشکافی [ویرایش]زرافهٔ نری که کامل رشد کرده باشد، باید قدش به طور ایستاده ۶٫۵ متر و بلندتر از ماده ها باشد. وزن یک زرافه نر بالغ باید ۱٬۶۰۰ کیلوگرم و وزن یک ماده بالغ باید ۸۳۰ کیلوگرم باشد. با وجود گردن و پاهای بلند، بدن زرافه نسبتاً کوتاه است. رنگ بدن آنها معمولاً خاکستری است. شنوایی و بویایی آنها بسیار تیز است. آنها میتوانند از خود در برابر طوفان شن به خوبی محافظت کنند. زبان زرافهها برای گرفتن و چیدن برگ حدود ۵۰ سانتی متر است. این زبان به رنگ ارغوانی است و خود را در برابر آفتاب سوختگی محافظت میکند. برای گرفتن شاخ و برگ و تمیز کردن بینی اش مفید است. لب فوقانی زرافه دارای استعدادهای هنری و مفید هنگام گرفتن غذا است. در هنگام گرفتن غذا، لبها از زبان و داخل دهان زرافه در برابر خارها محافظت میکند. هر زرافه دارای یک پوشش منحصر به فرد است. قد زرافه برای استتار او کمک میکند به طوری که میتواند به راحتی در نور و جنگل به عنوان درخت قائم شود. او با پوست زرافه در مناطق تیره میتواند استتار کند. پوست زرافه بیشتر خاکستری است. هم چنین پوست او ضخیم است و خار به سختی در آن فرو میرود. خزهای روی پوست او، برای حفاظت از زرافه در برابر موجوداتی همچون انگلها و مواد شیمیایی به کار میرود. حداقل ۱۱ مواد شیمیایی معطر روی پوست زرافه قرار دارد. از آن جا که مواد شیمیایی معطر روی پوست نرها نسبت به ماده ها بوی قوی تری دارد، به راحتی میتوان جنس آنها را مشخص کرد. در کنار گردن زرافه، یالهای کوتاه و موهای سیخ وجود دارد. دم زرافه حدود ۱ متر است و از تار موهایش برای دفاع در برابر حشرات استفاده میکند. جمجمه و استخوانها [ویرایش]هر دو جنس زرافه دارای شاخ برجستهای اند که از غضروف ساخته شدهاست. وجود عروق، ممکن است نقش مهمی در تنظیم حرارت بدن به وسیلهٔ استخوانها داشته باشد. استخوانها به یافتن جنس و سن زرافهها نیز کمک میکنند، به طوری که استخوانها در ماده های جوان نازک هستند و در بالای سر ماده ها آن قدر نازک اند که مانند مو میمانند. اما استخوانها در زرافههای نر کلفت اند و در بالای به نظر میرسد که زرافه طاس است. هم چنین تودههای متوسط به صورت برجسته در جلوی جمجمهٔ ماد ها قرار دارند. هر چقدر سن در نرها بالاتر میرود، کلسیم نیز بیشتر میشود و این برجستگی را ایجاد میکند. با این حال، جمجمهٔ نرها سنگین تر است و در مبارزه از آن استفاده میکنند. فک زرافه فوقانی است و فاقد دندان جلو است. پاها، حرکت و استخوانبندی [ویرایش]جلو و پشت ساق پای زرافه تقریباً به طول گردن اوست. مچ دست انسان در زرافهها به صورت زانو عمل میکند. قطر پای زرافه ۳۰ سانتی متر، و قطر سم آن ۱۵ سانتی متر در نرها و ۱۰ سانتی متر در ماده ها است. سمها وزن زرافه را به زمین وارد میکنند. زرافه نیز همانند انسان لگن دارد. زرافه به دو شکل حرکت میکند. در شکل اول با حرکت دادن پاها بر روی یک طرف بدن و در همان زمان در طرف دیگر، پیاده روی میکند. در شکل دوم هم پای عقبی قبل از حرکت پی جلو، به جلو حرکت میکند. حیوانات متکی بر حرکت رو به جلو، از سر و گردن خود برای حفظ تعادل استفاده میکنند. حداکثر سرعت دویدن زرافه ۶۰ کیلومتر در ساعت است. (۳۷ مایل در ساعت است.) زرافه با بدنش دراز میکشد. برای دراز کشیدن ابتدا زانوی پای جلویی خود را بر زمین میزند و آن پار ا کاملاً روی زمین میگذارد. سپس همین کار را با پای عقبی اش میکند. زرافه در هر روز ۴:۳۶ ساعت میخوابد که بیشتر این وقت را در شب میخوابد. بیشتر زرافهها این گونه میخوابند و افراد مسن تر به شکل ایستاده میخوابند. افراد مسن برای خوابیدن گردن خود را به عقب خم میکنند و آن را روی باسن یا ران خود میگذارند. زرافه برای آب خوردن زانوی پای جلوی خود را روی زمین میزند و گردن خود را دراز میکند و آب میخورد. این جانور هیچ گاه شناگر ماهری نبودهاست و پاهای بلند او در آب بسیار دست و پاگیر است؛ هر چند میتواند شنا کند. در هنگام شناکردن، وزن قفسهٔ سینه، پای جلویی اجازه شناکردن را به راحتی نمیدهند. گردن [ویرایش]![]()
زرافهٔ نر بالغ در حال تغذیه در ارتفاع بالا بر روی آکاسیا
گردن زرافه بسیار دراز است و تا ۲ متر هم تجاوز میکند. هر مهرهٔ گردن زرافه ۲۸ سانتی متر است و این باعث درازی گردن او شدهاست. مهرههای گردن او حدود ۵۲-۵۴ درصد ستون فقرات او را تشکیل میدهد؛ در حالی که مهرههای گردن زرافههای آنگولایی ۲۷-۳۳ درصد ستون فقراتش را تشکیل میدهد. این کشیدگی گردن او تا مدت زیادی به طول میانجامد. سر و گردن بزرگ زرافه باعث شدهاست که آنها عضلات و رباط گردنشان گسترش پیدا کنند. مهرههای گردن زرافه به حالت گوی و کاسهای مفاصل است. به طور خاصی مفاصل محور (C2 و C1) اجازه میدهند که حیوان سر خود را به صورت عمودی کج کند و به شاخههای درخت برسد. مفصل بین مهرههای گردن و قفسهٔ سینه در زرافه بین مهرهٔ اول و دوم و قفسهٔ سینه او قرار دارد؛ در حالی که این مهرهٔ نشخوارکنندگان دیگر بر خلاف زرافه بین هفتمین مهرهٔ گردن C7 و T1 قرار دارد. این باعث میشود که طول گردن زرافه افزایش یابد. با این حال، زرافه دارای ویژگیهای ریخت شناختی دنده، مهرههای قفسهٔ سینه و هفت مهرهٔ گردن باعث ایحاد ناهنجاریهای عصبی در زرافه میشود و این قابلیتهای زرافه در پستانداران استثنایی است. دو نظریهٔ اصلی در مورد منشاء تکاملی و کشیدگی گردن زرافه وجود دارد. "نظریهٔ انتخاب طبیعی" در ابتداً توسط چارلز داروین پشنهاد شد و اخیراً به چالش کشیده شدهاست. این نظریه نشان میدهد که زرافه با گردن دراز خود میتوانسته برگهای درختان را بخورد اما حیوانات دیگر به دلیل کوتاهی گردن نمیتوانستند و از بین میرفتند. زرافهها ۴٫۵ متر قد داشتند و تغذیه شان به راحتی انجام میگرفت؛ در حالی که جانوران دیگر نظیر کودو، با قد ۲ متری شان نمیتوانستند به برگهای درختان برسند و غذای کافی بخورند. هم چنین تحقیقات نشان میدهد که انتخاب طبیعی هنوز هم در طبیعت وجود دارد و حیوانات زیادی از بین میروند ولی تغذیه زرافهها بسیار خوب و مناسب است. با این حال، دانشمندان مخالف این نظریه اعتقاد دارند که زرافه زمان زیادی صرف تغذیه نمیکند و وقتی سیر میشود، حیوانات دیگر هم فرصت این را دارند که از برگ درختان تغذیه کنند و زنده بمانند. نظریهٔ اصلی دیگر "انتخاب جنسی" نام دارد. این نظریه نشان میدهد که گردن طولانی زرافه یکی از صفات ثانویهٔ جنسی در تکامل آن هاست، این افزایش گردن به دلیل کشیدن زرافهها در مسابقات (پایین را ببینید) و هم چنین برای دسترسی به زرافههای مادهاست. در این نظریه، نرها نسبت به ماده ها هم سن و سال، گردن طولانی تر و سنگین تری دارند. یکی از انتقادهای این نظریه این است که چرا زرافههای ماده گردنشان این چنین مانند نرها افزایش یافتهاست. سیستم داخلی [ویرایش]در سمت چپ پستانداران، عصب عود حنجره است که در زرافهها ۳۰ سانتی متر است و از همه پستانداران طولانی تر است. این عصب در هر حیوان زندهٔ دیگری نیز هست. عصب سمت چپ بیش از ۲ متر طول دارد. هر یک از سلولهای عصبی در این مسیر کار خود را آغاز میکنند و در ساقهٔ مغز و گردن عبور میکنند. سپس به اندامهای دیگر بدن هم چون عصب عود حنجره که در پشت گردن است میروند. بنابراین طول هر یک از این سلولهای عصبی در بزرگترین زرافهها حدود ۵ متر (۱۶ فوت) است. ساختار مغز زرافه شبیه مغز گاو است. شکلهای اسکلت زرافه نشان میدهد که حجم ریههای زرافه نسبت به جرم آنها کوچک است. زرافه به دلیل گردن درازش، نای باریکی نیز دارد. این عوامل مقاومت زرافه در برابر جریان هوا را افزایش میدهند. با این حال، حیوانات هنوز هم میتوانند اکسیژن کافی برای بافتهای خود را فراهم کنند. سیستم گردش خون زرافه برای ارتفاع زیادش دارای سازگاریهای مختلفی است. قلب زرافه میتواند بیش از ۲۵ پوند (۱۱ کیلوگرم) وزن داشته باشد و طول آن ۲ فوت (۶۱ سانتی متر) است. با این حال، قلب زرافه باید دو برابر فشار خون مورد نیاز انسان را برای حفظ جریان خون به مغز تولید کند. قلب زرافه باید ۱۵۰ بار در دقیقه بزند. وقتی زرافه سر خود را پایین میآورد، در قسمت بالای گردن، اسطرلاب مانع از جریان خون زیاد به مغز میشود. رگ زیر گلویی حاوی دریچهای برای جلوگیری از جریان خون است. در مقابل، رگهای خونی در پایین پاها قرار دارند و تحت فشار زیادی هستند. برای حل این مشکل، پایین پاهای زرافه، لایهای ضخیم و پوستی محکم وجود دارد که از ریختن بیش از حد خون جلوگیری میکند. عضلات مری زرافه به طور غیر عادی قوی است و اجازه میدهد که غذا از معده تا گردن و دهان بازگردد و برای نشخوار فراهم شود. همهٔ نشخوارکنندگان در شکمشان چهار حفره دارند و نشخوار باید با رژیم غذاییشان سازگار باشد. اندازه گیریها نشان دادهاست که رودهٔ زرافه حدود ۸۰ متر (۲۶۰ فوت) طول دارد. البته این روده از رودهٔ کوچک زرافه بزرگ تر است. کبد زرافه کوچک و جمع و جور است. کیسهٔ صفرا در طول زندگی جنینی وجود دارد اما ممکن است قبل از تولد ناپدید شود. رفتار و محیط زیست [ویرایش]زیستگاه و تغذیه [ویرایش]زرافهها معمولاً ساکن دشتها، مراتع و جنگلهای بازاند. محل زندگی کنونی آنها آفریقاست و در جنگلهای اقاقیا و باز زندگی میکنند.[۸] زرافهٔ آنگولایی را میتوان در محیطهای بیابانی نیز یافت.[۱۰] زرافهها در فهرست درختان، اقاقیا را ترجیح میدهند که برگ هایشان حاوی منابع رشد زرافهها مانند کلسیم و پروتئین است.[۴] آنها هم چنین از درختچه، چمن و میوه نیز تغذیه میکنند.[۱۱] هر زرافه در هر روز حدود ۳۴ کیلوگرم شاخ و برگ میخورد.[۱۱] هم چنین او لاشه، گ
شتر یک کوهانه گونهایی از شترسانان است که در آفریقای شمالی و خاورمیانه زندگی میکند. ![]()
شتر دو کوهانه (شتر بلخی) گونهایی از شترسانان است که در خاور دور، آسیای میانه و خاورمیانه زندگی میکند. دانشمندان معتقدند که برخلاف شتر یک کوهانه که درجنوب عربستان اهلی شدهاست شتر دوکوهانه توسط عشایر کوچ نشین آسیای مرکزی، مغولستان و شمال چین اهلی شدهاند و این کوچ نشینان شتر دوکوهانه را به منظور حمل و نقل و کارهای سخت اهلی کردهاند بعدها بر اثر پیشرفت تمدن و به وجود آمدن روستاها و دهکدهها و استقرار عشایر کوچ رو، از شتر دوکوهانه برای شخم زنی و لشکرکشی و استفاده از پشم و گوشت و پوست نیز استفاده شدهاست. تاریخچه پرورش شتر دوکوهانه در چین به قرنها قبل از میلاد باز میگردد و سلسلههای مختلف پادشاهی چین از این حیوان برای مقاصد گوناگون استفاده میکردهاند. تاریخچه حضور شتر دوکوهانه درایران روشن نیست، هرچند که درکتاب اوستا کتاب مقدس زرتشتیان که بین سالهای ۵۳۰ تا ۵۷۰ پیش از میلاد نوشته شدهاست اشارهای فراوان به شتر شدهاست اما مشخص نیست که منظور از شتر کدام گونه آن است. برخی معتقدند که منظور از شتر در اوستا شتر دوکوهانه بودهاست و شتر یک کوهانه سالها بعد و همزمان با فتوحات ایرانیان در بین النهرین، فلسطین و مصر به ایران وارد شدهاست. این فرضیه مبتنی بر نقشهایی است که بر روی دیوارهای تخت جمشید، که در فاصله زمانی بین قرن ۶ یا ۷ پیش از میلاد ساخته شده میباشد در جاده ابریشم که نقش بسیار مهمی را در تجارت دنیای قدیم بازی میکرد، از شتر دوکوهانه جهت حمل و نقل ابریشم و سایر محصولات تجاری استفاده میشد. استفاده وسیع از شتر یک کوهانه برای مقاصد عمومی، بارکشی ومیزان تولید سریع گوشت و شیر منجر به عقب نشینی تدریجی شتر دوکوهانه به طرف مناطق شمالی وکشورهائی نظیر قزاقستان ازبکستان مغولستان وغیره گردید جایی که شرایط آب و هوایی و دیگر شرایط اقلیمی برای شتر یک کوهانه بسیار دشوار بوده و ناچار بودهاند که از شتر دوکوهانه استفاده کنند. زیرا شترهای دوکوهانه دارای سمهای مقاومی برای راه رفتن در زمینهای سنگلاخی بودهاند و همچنین به علت پشم وکرک زیادی که در بدن داشتهاند در هوای سرد و باد و طوفانهایی که معمولاً در مناطق سرد و خشک مغولستان و دامنه کوههای هیمالیا وجود داشته حفاظت میشدهاند و بنابر این احتمال میرود نسل شترهای دوکوهانه موجود درایران از نسل شترهای ترددی فوق باشد. تعداد فعلی شترهای دوکوهانه در جهان حدود ۲ میلیون نفر میباشند که در کشورهای چین، مغولستان و افغانستان و آسیای مرکزی و به میزان کمتر در ایران و ترکیه و آذربایجان پراکندهاند. تعداد شترهای دوکوهانه در ایران کمتر از یکصد نفر برآورد گردیدهاست که در مناطق شمال غربی و شرق کشور (استان اردبیل و گلستان) زیست میکنند که به علت عدم حمایت در تأمین آب و نهادههای دامی (علوفه و...) و اعتبارات بانکی شترداران در حال انقراض جدی میباشند. خصوصیات نژادهای شتر دوکوهانه: شترهای دوکوهانه دارای استخوانهای بزرگ و قوی، پاهای نسبتاً کوتاه، کوهان گرد، لبهای بزرگ، پوشش پشمی ضخیم، کف پاهای بزرگ و مسطح میباشند. میانگین محصول پشم وکرک آنها سالیانه پنج کیلوگرم و در حیوانات نر بالغ، بیش از هشت کیلوگرم و در نرهای اخته شده به ده کیلوگرم میرسد. رنگ شترهای دوکوهانه، اغلب قهوهای تیره بوده و وزن زنده آنها به ۷۵۰ تا ۸۵۰ کیلوگرم میرسد که درنتیجه وزن لاشه آنها ۳۷۵ تا ۴۲۵ کیلوگرم میباشد. دوره شیردهی آنها ۱۶۰ روز بوده و در یک دوره شیردهی ۷۰۰ تا ۸۰۰ لیتر شیر تولید میکنند که از این مقدار ۳۰۰ لیتر برای مصرف انسان و بقیه به خوراک دیلاقها میرسد. شیر آنها از لحاظ ویتامین C خیلی غنی بوده و میتوان از آن به راحتی فرآوردههای لبنی تهیه نمود که این امر در شترهای یک کوهانه نیاز به افزودن بعضی مواد از جمله کلرید کلسیم دارد. بلوغ آنها در چهارسالگی بوده و جفتگیری آنها فصلی میباشند. دوره آبستنی آنها ۱۳ ماه طول میکشد. به ازای هر ۱۶ تا ۲۵ نفر شتر ماده دوکوهانه، یک نفر شتر نر دوکوهانه بسته به توان شتر نر و تغذیه آن جهت جفتگیری نیاز میباشد. میانگین وزن دیلاقهای آنها در بدو تولد به ۳۵ کیلوگرم میرسد.هر نفر شتر دوکوهانه روزانه در حدود ۱۴ کیلوگرم ماده خشک مصرف میکند. شتر ماده دوکوهانه روزانه در فصل تابستان ۳۵ تا ۴۰ لیتر و در فصل زمستان ۲۰ تا ۲۵ لیتر و شتر نر دوکوهانه در فصل تابستان ۴۰ تا ۵۵ لیتر و در فصل زمستان ۲۰ تا ۳۵ لیتر آب میآشامد. شتر دوکوهانه باتوجه به ساختمان بدنی خاص خود به شرایط آب و هوای سرد خشک تطابق یافتهاست و قادر است در راههای کوهستانی و پربرف رفت و آمد نماید. شتر دوکوهانه میتواند در تابستان تا درجه حرارت ۳۰ درجه سانتی گراد و در زمستان تا درجه حرارت ۳۰- درجه سانتی گراد را به خوبی تحمل نماید. متوسط باری را که شتر دوکوهانه میتواند حمل نماید ۱۰۰ تا ۱۵۰ کیلوگرم میباشد که این موضوع مستقیماً با وضع جسمانی و مسافتی را که باید طی نماید بستگی دارد و در مسافتهای کوتاه (۱۵۵ کیلومتر) میتوان مقدار بار را تا ۲۵۰ و حتی ۳۰۰ کیلوگرم افزایش داد. Konrashov (۱۹۵۸) اندازههای متوسط بدن شتر دوکوهانه در چین را بدین شرح گزارش نمودهاست :
شترهای دوکوهانه در ایران [ویرایش]بعضی از عشایر ایران شترهای دوکوهانه نر را با شترهای ماده یک کوهانه تلاقی میدهند که شترهای دورگ حاصله در نسل اول یک کوهانه بوده و کوهان آن کشیده تر از کوهان شترهای یک کوهانه میباشد و در مجموع خوش اندام و دارای سرکوچک، گردن کلفت و کشیده، دم کوتاه، پشم بلند و مجعد روی پیشانی، پس سر و زیر چانه بوده و یکی از خصوصیات مشخص آنها در نسل اول این است که همیشه سنگین تر از پدر و مادر خود بوده و وزن آنها به نهصد تا نهصد و پنجاه کیلوگرم میرسد و دارای ظرفیت انجام کارهای سخت تری نسبت به شتر دوکوهانه میباشد. عشایر کشورمان از این دورگها جهت حمل بار بیشتر و عبور از مناطق سختگذر که شتر دوکوهانه قادر به رفتن از آنجا نمیباشد استفاده میکنند. البته این تلاقی بین اولاد نسل اول به بعد به لحاظ ضعیف و غیرطبیعی بودن و مرگ و میر زیاد نتاج آنها توصیه نمیشود. به نظر میرسد که در شرایط فعلی به علت قلت جمعیت آنها، وجود همخونی باعث خواهد گردید که انقراض نسل این نوع شتر شدیدتر گردد که راه از بین بردن آن وارد نمودن خون جدید در گله میباشد. بنا به تجربه شترداران یکی از راههای تکثیر شترهای دوکوهانه در کشور وارد نمودن خون جدید در گله، انجام تلاقی تدریجی بین دورگهای حاصله از تلاقی شتر نر دوکوهانه با ماده یک کوهانه وشتر ماده یک کوهانه با شتر نر دو کوهانه در طی سه نسل میباشد که نتایج حاصله در تلاقی تدریجی در نسل سوم (F۳)، شتر دوکوهانه با درجه خلوص خونی ۹۴ درصد میباشد.
![]()
آلپاکا (نام علمی: Vicugna pacos) گونهایی لاما است که در آمریکای جنوبی زندگی میکند. مانند لامای معمولی اهلی است ولی برعکس لاما که گوشی موزمانند دارد گوشهای آلپاکا صاف است. پشم آلپاکا از پشم لاما نرمتر است. بهای مرغوبترین پشم آلپاکا نزدیک به بهای کرک کشمیر معمولی است. گلههای آلپاکا برای چرا در بلندیهای ۳۵۰۰ متر به بالا در کوهستان آند در اکوادور و جنوب پرو، شمال بولیوی و شمال شیلی نگهداری میشود. آلپاکاها از لاما کوچکترند و از آنها برای بارکشی استفاده نمیکنند بلکه تنها از الیاف آنها استفاده میشود. از الیاف آلپاکا برای تهیه بافتنیهایی همچون پتو، جوراب، کلاه، دستکش، روسری و پونچو بهره میگیرند. الیاف آلپاکا در پرو در ۵۲ رنگ طبیعی، در استرالیا در ۱۲ رنگ طبیعی و در ایالات متحده در ۱۶ رنگ طبیعی طبقهبندی شدهاند. در صنعت نساجی واژهٔ آلپاکا بیشتر به یک روش پارچهبافی اطلاق میشود که در اصل در آن روش در آغاز از پشم آلپاکا استفاده میشد. امروزه در آن روش بیشتر از پشمهای بز مَرغُز موسوم به موهر بهره میگیرند. ![]()
ویکونیا (vicuña) جانوری از راسته جفتسُمان∗ است. این جانور گونهایی لاما است که در آمریکای جنوبی زندگی میکند. مانند گواناکو وحشی است. از دیگر لاماها کوچکتر است. ![]()
گواناکو حیوانی است از راسته زوجسمان (Artiodactyla) خانواده شترسانان (Camelidae) که گونهایی لاما است و در آمریکای جنوبی زندگی میکند. مانند ویکونیا وحشی است. کرک گواناکو یکی از نرمترین کرکها میباشد که از کرک کشمیر نیز گرانتر است. ![]()
لاماها گونههایی از شترسانان هستند که در آمریکای جنوبی زندگی میکنند. لاماها دارای کوهان نیستند. لاماها در گذشته به طور گسترده از سوی اینکاها و دیگر بومیان رشته کوه آند به عنوان حیوان بارکش و گوشتی استفاده میشدند. هم اکنون نیز در آمریکای جنوبی هنوز از این حیوان برای بارکشی، تولید گوشت و پشم استفاده میشود. چهار دسته لاما وجود دارد که به معروفترین آنها لاما گفته میشود. شامل: ![]()
شُتُرسانان (Camelidae) خانوادهای از پستانداران هستند از زیرراسته پینهپایان (Tylopoda) راسته زوجسمان. شامل: لاما (Lama glama) گواناکو (Lama guanicoe) آلپاکا Vicugna pacos ویکونیا (Vicugna vicugna) شتر یککوهانه (Camelus dromedarius) شتر دوکوهانه (Camelus bactrianus) ![]()
شُتُر' یا اُشتر را که در زبان پهلوی ushtar میگفتند حیوانی است نیرومند و تنومند با توش و توان بالا از خانواده شترسانان؛ نشخوارکننده و با دست و گردنی دراز. بر پشت خود یک یا دو کوهان دارد که ساختارش از پیه و چربی است. در دین اسلام گوشت او حلال است. اما ذبح آن با دیگر جانوران حلال گوشت متفاوت است و آن را نحر(بریدن گلو) میکنند و اگر سر آن را مانند گوسفند پیش از نحر ببرند گوشت آن حلال نیست. شیرش نیز نوشیده میشود ولی بیشتر کاربرد بارکشی دارد. پشم و پوستش نیز برای ریسندگی و پارچهبافی و کفشدوزی کاربرد دارد. گونههای دیگری از شتر نیز در آمریکای جنوبی زندگی میکنند، به نامهای لاما، الپاگا، گوانا که دارای کوهان نیستد. شتر ویژگیهای خاصّی دارد که مهمترین آنها تحمّل شرایط سخت صحرا و دماهای گوناگون و بهویژه گرمای شدید تابستان و کمبود آب و علوفه است. ترکیب جسمانی شتر با دیگر جانوران اختلاف زیادی دارد، و این اختلاف انگیزه شده که شتر در درازا روزهای سال در صحرا زندگی کند و از بوتهها و درختچههای گوناگون صحرایی و کویری و حتی از بوتههای شور و خاردار تغذیه کند. عربها از زمانهای بسیار دور از شتر استفاده کرده و میکنند. آنها به این حیوان اهلی لقب کشتی صحرا (به عربی: سفینةالصحراء) دادهاند. شتر حیوان مفیدی است و کاربردهای فراوانی دارد. این حیوان علاوه بر اینکه وسیله اصلی رفت و آمد ساکنین صحراست، از سویی دیگر میتواند خوراکی آدمی و وسایل مورد نیاز دیگر را به انسان عرضه کند و انسان میتواند با تغذیه با شیرشتر و گوشت شتر، تا هفتهها در صحرا زنده بماند. هم چنین میتوان از چربی کوهان به جای کره استفاده کرد و پشم شتر را در ساختن خیمهها، پتو، فرش، لباسهای پشمی، طناب و ریسمان به کار برد. هم چنین میتوان از مدفوع خشک شده شتر برای روشن کردن آتش استفاده کرد و پس از کشتار شتر میتوان از پوست آن برای ساختن کفش و مشک و چیزهای دیگر استفاده کرد. شتر از جانورانی است که با محیطهای خشک و بیآب و علف و صحرا سازگار شده و این سازگاری انگیزه شده است که به خوبی بتواند آب و هوای گرم و خشک، بیآبی و کمخوراکی را تحمل کند. کوهان، عضوی قابل توجه در شتر است که تنها از چربی و عضلات تشکیل شده و در آن استخوانی وجود ندارد و شتر در شرایط بیخوراکی تا چندین روز میتواند با اعتماد به وجود این چربی و سوخت و ساز آن زنده بماند. کف پای شتر حالت مخصوص به خود دارد و از دو بخش تشکیل شده است و کلفت و پهن است و مانع از این میشود که پای شتر در شنهای ریز صحرا فرو رود. چشمهای شتر دارای مژگانهای بلندی است که به همراهی پلکها، چشمها را از طوفانهای شنی و از تابش شدید آفتاب محافظت میکند. منخرین شتر دارای شکافهای طولی است که شتر در هنگام تنفس میتواند بینی را به خوبی از هم باز کند و بیشترین میزان هوا را وارد ریههای خود کند و در هنگام بروز طوفانهای شنی بینی خود را ببندد. هم چنین شتر دارای فک درازی است که به طور جانبی حرکت میکند و میتواند عمل جویدن را به خوبی انجام دهد. شتر میتواند بیشتر از هر حیوان دیگر بیآبی را تحمل کند و اکنون آشکار شده است که شتر به علت اختلاف زیاد درجه حرارت بدنش میتواند آب بدن خود را حفظ نماید. زیرا که از این آب برای خنک کردن بدن استفاده نمیکند. درجه حرارت بدن شتر ثابت نیست و به آهستگی همراه با ارتفاع درجه حرارت محیط بالا میرود و این بدان معنی است که شتر آب بدن خود را از دست نمیدهد تا بدن خود را سرد نگه دارد (که این کار در انسان از طریق عرق کردن صورت میگیرد) و در هنگام شب، هنگامی که درجه حرارت محیط پایین میرود درجه حرارت بدن شتر نیز کاهش یافته و در هنگام صبح در پایینترین درجه خواهد بود. دمای بدن شتر میتواند در محدوده 7 درجه فارنهایت بالا و پایین برود در حالی که در انسان تنها در محدوده 1 درجه فارنهایت بالا و پایین میرود.
خصوصیات شتر [ویرایش]لبهای شتر دارای گسترش حرکتی خوبی است و لب بالائی به دو بخش تقسیم شده است و ملاحظه میگردد که لب پایینی در شترهای مسن بوضوح آویزان است. در این حیوان نیز، همانند دیگر نشخوارکنندگان برروی فک پایینی شتر تنها دندان پیشین وجود دارد و این دندانها در فک بالائی وجود ندارد. دهان شتر همیشه باز است و حیوان آواهای بلند و آزار دهندهای از خود در میآورد و هنگامی که حیوان چنین آواهائی از خود در میآورد اگر به دهان او بنگریم در موخره دهان میتوانیم تودهای سرخ رنگ را ببینیم که احیاناً تا بخش جلوئی دهان میرسد و به دید میرسد که برگرده این توده مرطوب کردن ناحیه انتهایی حنجره است و در نتیجه کمک میکند حیوان در برابر تشنگی مقاومت کند. (این توده بالاخص درهنگام فصل جفتگیری، که شتر نر مست بدون دلیل به دیگران حمله میکند، و بیضهها و مثانه و اجزای دیگر بدن را گاز میگیرد، در خارج از دهان نیز مشاهده میگردد). شتر در بالای پس سر خود غدهای نرم و مرطوب دارد که برگرده ترشحی آن در هنگام مستی شتر است. در حالی که بقیه اجزای بدن بی بر و برگرد خشک میباشد. در ناحیه مفصل پاها، پوست شتر کلفت و خشن میگردد که به آن پینه میگوییم. این پینهها بیشتر در جاهائی از بدن مشاهده میگردد که شتر بر روی آنها مینشیند تا باقی بدن خود را از اصطکاک با زمین محافظت نماید و هم چنین شتر در ناحیه جناغ سینه نیز پینه بزرگی دارد که شتر را در هنگام نشستن بر روی زمین در حفظ تعادل کمک میرساند. کوهان شتر یک توده چربی است که حجم آن بر حسب شتر، سن وی و سلامتی یا بیماری وی تغییر مییابد. پاهای شتر به گونهای فرگشت(تکامل) یافته است که حیوان را در هنگام راه رفتن بر روی شنهای نرم یاری کند، ولی به هر حال این پاها با هر گونه زمینی به جز زمینهای گلآلود بارهت دارد. اما سمهای حیوان واضح و آشکار نبوده و در داخل بافت کراتینه کف پا فرار گرفته است. کف پا محکم بوده و دارای ناخنهای سخت و کوتاهی در مقدمه است و هنگامی که کف پا بر روی زمین گذاشته میشود به خوبی منبسط میگردد و انگیزه تثبیت پا بر روی شنها میگردد و این در حالی است که شتر با سختی فراوان بر روی زمینهای گلی و لغزنده راه میرود. دستگاه گوارش شتر همچون دیگر نشخوار کنندگان دارای معده چهارگانه است هر چند که هزار لای شتر، رشد و گسترش چندانی نیافته است. شتر دارای رفتار ویژهای است. این حیوان هر چند که حیوانی بردبار و آرام است اما احیاناً و به صورت ناگهانی مهاجم میگردد (بهویژه در فصل جفتگیری) و به همین جهت بهتر است که در هنگام کار، شتران نر و ماده از هم جدا گردند در اوقات دیگر شترها مطیع و آرام هستند. علی رغم اینکه در هنگام گرفتن افسار آنان و یا نهادن بار، از خود آواهای بلند آزار دهنده در میآورند خطری نخواهند داشت و معمولاً شتران اخته شده در مقایسه با شتران نر آرامتر هستند. شتر نسبت به تحمل درد و در قبال بیماریها تا حدودی مقاومتر از دیگر دامهاست و هیچگونه علایم خستگی و ناراحتی از خود بروز نمیدهند. به همین جهت باید که به دقت آنها را تحت دید داشت زیرا در هنگام بیماری نیز بدون هیچگونه اظهار ناراحتی هم چنان به کار خود ادامه میدهند. نامگذاری [ویرایش]هر قومی نامگذاری ویژه خود را برای شتر دارد. از اسامی شتران در بین ترکمنها میتوان به زیر اشاره نمود: ۱- بچه شتر ۱ ساله، کوشک ۲- کمی که بزرگتر شد، اوشک ۳- سمبل شتر ترکمن که بسیار زیباست و به رنگ سفید است، آق مایا نام دارد. مایا گاهی هم نام دختر انتخاب میشود. ۴- بزرگترین شتر در گله شتران را آروانا گویند. ۵- شتر چهار ساله، دوج ۶- شتر ماده، دیهاست. نگاره [ویرایش]![]() |
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
[ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : Pichak.net ] |