حیوانات و بقا
شعبه 6 وبلاگ یونان
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
پَرَستو یا چلچله پرندهای حشره خوار است که تاکنون ۷۴ گونه از آنرا شناسایی کردهاند و در بسیاری از مناطق یافت میشود. این پرندهٔ کوچک را با قد و بدن کشیده (حدود ۲۰ سانتیمتر)، بالهای باریک و نوکتیز، منقار کوتاه و پاهای سست و کوچک، به آسانی میتوان از دیگر پرندگان باز شناخت. برخی از گونههای آن دمهای شاخهدار دارند. پر و بال پرستوها میتواند یکدست و یا دارای نشانهایی به رنگ آبی و سبز با جلای فلزی باشد.
نامهای دیگر [ویرایش]پلپلاسی (در سیستان)، پرستوک، پیرسوک، پرستک، خطّاف، فرشتو، فرشتوک، فراشترو، فراشتروک، فراشتک، فراستوک، پلستک، پیلوایه، حاجی حاجی، پالوانه، پالوایه، بادخورک، فرستو، فرستوک، بالوایه، ابابیل (در تداول عامه )، بهار، زازال، چلچله، فرتوک، بلوایه، دُمسنجه، دُمسیجه، بلسک، داپرزه، دال بوز، دال پوز، دال بوزه، دال پُوزه، از نامهای دیگر معادل پرستو در زبان فارسی میباشند. در گویش کرمانی اسپریچو به معنای پرستو آورده شده است. در گویش دزفولی به آن شوپلیشک یا شوپلشک می گویند. موسم تخمگذاری [ویرایش]در موسم جفتگیری و تخمگذاری پرستوی ماده تا پنج تخم میگذارد، ومدت پانزده روز روی تخمها میخوابد، و پس از بیرون آمدن جوجهها از تخم (تفقیص) و سپری شدن ۲۵ روز جوجهها برای ترک لانه آماده میشوند. اما چند شب نخست را به آشیانه برمیگردند، و از آن پس برای همیشه لانه را ترک میگویند. آشیانه [ویرایش]ساختن آشیانه به کمک هردو پرستوی نر وماده صورت میگیرد. لانه را از گِل و ساقهٔ علفها ی خشک و پـَر ساخته میشود. بدلیل یکسانی رنگ پرهای پرستو (چلچله) نر و ماده و باز شناختن آنها از یگدیگر آسان نیست. پرجمعیتترین گونهٔ پرستو [ویرایش]پرجمعیتترین گونهٔ پرستو، چلچلهٔ سینه خاکستری است که در آسیا، اروپا، و آمریکای شمالی زندگی میکند. این گونه پرستو گاه در یک فصل سه بار تخم میگذارد. و جالب اینجاست که وقت تخمهای نوبت اول به جوجه تبدیل شدند، پس از ترک لانه جای دوری نمیروند، بلکه در نزدیکی آشیانه میمانند و در غذا دادن به جوجههای نوبت دوم و سوم به پدر و مادرشان کمک میکنند. کوچ پرستوها [ویرایش]از دیر باز تاکنون انسان میخواسته پی به انگیزهٔ مهاجرت پرندگان ببرد وبداند که چه عواملی در جهتیابی آنها نقش دارد. در هرسال گروههای زیادی از پرندگان که به (پرندگان مهاجر) مشهورند گاهی از شمال به جنوب، وگاهی هم از جنوب به شمال مهاجرت میکنند، ودر این مهاجرت هزاران مایل راه را طی میکنند ودها هزار ده وشهر وروستا را پشت سر میگذارند. البته عوامل طبیعت، دما، آب وهوا، سرما و گرما در این هجرت سالیانهٔ پرندگان نقش مهمی دارد. «پرستوها» سالانه هفده هزار کیلومتر راه را میپیمایند، واز قارهای به قارهٔ دیگر کوچ میکنند، و دارای رکورد سرعت در بین دیگر مهاجران هستند. به طوری که نوشتهاند چهار هزار کیلومتر را در بیست وچهار ساعت میپیمایند. یعنی باسرعت ساعتی حدود صد وهفتاد کیلومتر. گفته میشود که انسان به «پرستو» علاقهای خاص دارد چنانکه سرخ پوستان آمریکایی (در سنتی پیش از دوران مکاشفات کریستوف کلمب) کدو حلوایی را به شاخهای میآویختند تا پرستوها درون (مغز) کدو را بخورند ودر میان آن، برای خود لانهای بسازند. در مورد کوچ پرندگان نظرات متعددی وجود دارد. تا پیش از ابراز نظریهٔ جدید گمان بر این بود که رهبری پرندگان با تجربه و مسن، میدان مغناطیسی زمین، نیروی کوربولیس، تابش آفتاب، وساعت فیزیولوزیکی، در کوچ وجمعیت یابی پرندگان مؤثرند. در سال ۱۹۰۶ میلادی دانشمند زیستشناسی آلمانی «اشنایدر» این حقیقت را حدس زد که پرندگان از روی حرکت خورشید جمعیت یابی میکنند. پس از عرضهٔ فرضیهٔ اشنایدر، دکتر (کرامر) نخستین دانشمندی بود که درستی فرضیه اشنایدر را به کمک آزمایشهای گوناگون، بررسی و ثابت کرد. وی دریافت که حس جهت یابی پرندگان از روی حرکت خورشید به قدری دقیق است که آنها حتی مقدار تغییر وضع ساعت به ساعت خورشید را هم میسنجند.و بدین صورت به قدرت خدا بیشتر پی می بریم. ![]() ![]()
پیغوی کوچک، قوش بومی آسیا و آفریقا، مارمولکی را که شکار کرده میخورد.
![]()
قوش دمقرمز، قوش بومی آمریکا شمالی و مرکزی، موشی را که شکار کرده میخورد.
قوش به گروهی از پرندگان شکاری گفته میشود. این واژه تعریف دقیقی ندارد و ممکن است به هر پرندهٔ شکاری گفته شود، اما معمولأ به گونههای کوچکتر خانوادهٔ Accipitridae (عقابیان یا قوشیان) به ویژه زیرخانوادهٔ Accipitrinae یا در اصطلاح بازداری سنتی شکاریان زردچشم اشاره دارد. گونههای بزرگتر این خانواده را عقاب، کرکس، سنقر، کورکور و سارگپه مینامند. ![]()
حَواصیل پرندهای است از راستهٔ لکلکیان (Ciconiiformes)، خانوادهٔ حواصیلان (Ardeidae). لکلکها و حواصیلها همانندی زیادی دارند. لکلکها پرندگانی بلند قامت با پاهایی بلندند. حواصیلها دریاچهها را بیشتر ترجیح میدهند، در حالی که اکثر لکلکها در میان علفزارها و بوتهها گشت میزنند.[۱] تمام این پرندگان از جانوران کوچک روی زمین تغذیه میکنند. این پرندگان، در آسمان آهسته و بسیار زیبا پرواز میکنند. حواصیلها به هنگام پرواز گردنشان را بالا میگیرند، ولی لکلکها گردن خود را کشیده و افقی نگه میدارند.[۲] در ایران ۱۳گونه از سرده حواصیل شناسایی شدهاند که ۹گونه آن به صورت بومی و مهاجر عبوری در گیلان وجود دارند که هفت گونه آن در تالاب کرفستان شهرستان رودسر دیده شدهاست.[۳] حواصیلها به استناد قانون شکار و صید و مصوبه شورای عالی محیط زیست از گونههای حمایت شده در ایران بهشمار میآیند.[۴] نگاره [ویرایش]![]()
جغد جارزن یکی از جنسهای جغدها است. جغد جارزن (نام علمی: Megascops) سردهای (جنسی) از جغدهای اصلی[۲] است و در این سرده ۲۱ گونه زنده وجود دارد. هنوز گونههای تازهای از جنس جغدهای جارزن کشف و بازشناسی میشوند که بیشتر این کشفها در کوهستانهای آند صورت میگیرد. در سدهٔ بیستم این سرده را با سردهٔ مرغ حق ادغام میکردند اما امروزه بررسیهای زیستی، رفتاری و ژنتیکی نشان دادهاست که این گونهها، جنس جدایی را تشکیل میدهند. ![]()
جغد شاخدار یا جغد گوشدراز (نام علمی: Asio otus، پیش از این: Strix otus) گونهای از جغد است که در آسیا، اروپا و آمریکای شمالی زادوری میکند. جغد شاخدار از سرده (جنس) جغدهای گوش بهسر و از خانواده جغدان است. در زبان انگلیسی به سردهای دیگر از جغدها نیز جغد شاخدار[۲] میگویند. بنابراین، باید مراقب بود در برگردان فارسی، این سرده و آن گونه با هم اشتباه گرفته نشوند. جغد شاخدار را در حالت نشسته از روی گوشپرهای بلندش به آسانی می توان شناسایی کرد، اما گاهی اوقات هنگام استراحت گوشپرهایش را جمع میکند. تغذیه این گونه جغد، از پستانداران کوچک، پرندگان و حشرات است و برای نشستن به طور متداول، درختهای سوزنیبرگ را برمیگزیند.[۳] ![]()
جغد جیغارهای شمالی (نام علمی: Aegolius acadicus) نوعی جغد معمولی است که بومی آمریکای شمالی است. نامگذاری این جغد به خاطر شباهتی است که فریاد آن به صدای ارهای که تیز میکنند دارد.[۳] ![]()
جغد جنگلی (نام علمی: Strix aluco) یک گونه از جغد با بدن کوتاه و پهن است که در بیشتر جنگلهای اوراسیاُ از جمله در جنگلهای ایران[۱] یافت میشود. پایینتنه جغد جنگلی کمرنگ با رگههایی تیره است و بالاتنه آن یا قهوهای است یا خاکستری. جغد جنگلی از پرندگان غیرمهاجر است و در سوراخهای درختان لانه میکند. جغد جنگلی جانوری است شبرو که غذای خود را بیشتر از راه خوردن جوندگان تامین میکند. جغد جنگلی از کمینگاههای خود بر سر طعمه فرود میآید و جانور جونده را یکجا میبلعد. سازگاریهایی که بینایی و شنوایی این نوع جغد با تاریکی شب دارد و پرواز بیصدایی که انجام میدهد از او شکارچی ماهری ساختهاست. جغد جنگلی توان شکار جغدهای کوچکتر را دارد اما خود طعمهای است برای جغد عقابی و باز. روباههای سرخ نیز از عوامل مهم مرگومیر نوزادان جغد جنگلی هستند. ![]()
جغد کوچک (Athene noctua) یک پرندهاست که در ناحیههای گرم اروپا، آسیا، کره و آفریقای شمالی زندگی میکرد. با این که در بریتانیا یافت میشود اما حیوان بومی آن نیست و برای اولین بار در سال ۱۸۴۲ به بریتانیا آورده شد.[۱] همچنین برای جزیره جنوبی در نیو زیلند در اوایل سده بیستم جغد کوچک به محیط زیستش اضافه شد. این جغد بخشی از خانواده بزرگ جغد معمولی است. نگارخانه [ویرایش]![]()
جغد برفی (Bubo scandiacus) یک جغد از خانواده جغد معمولی است. این گونه جغدها اولین بار در سال ۱۷۵۸ توسط کارل لینه طبقهبندی شدند. این جغدها در آمریکای شمالی به جغد بزرگ سفید و جغد شمالگانی نیز معروفند. این جغد همچنین پرنده رسمی استان کبک است. هدویگ، جغد خیالی در دنیای هری پاتر، یک جغد برفی بود. ![]()
جغد انبار (نام علمی: Tyto alba) بیشترین گستردگی را میان جغدها دارا میباشد و میزان گستردگی آن در میان سایر پرندگان نیز مثال زدنی است. این خانواده یکی از دو خانواده اصلی جغدها را تشکیل میدهد؛ خانواده دیگر، جغدان یا جغدهای اصلی (Strigidae) نامیده میشود. جغد انبار به غیر از قطب و بیابانها تقریبا در همه جا یافت میشود که از آن جمله می توان به کمربند آلپاید، بخشهای اعظم اندونزی و جزایر اقیانوس آرام اشاره کرد. نامهای دیگری نیز بر حسب ظاهر، محل سکونت و پرواز ساکت و ترسناک این پرنده بر آن نهاده شده است. نام علمی که توسط جووانی اسکوپولی[۸] در سال ۱۷۶۹ انتخاب شد که به معنی جغد سفید است. توصیف [ویرایش]
زیرگونه استرالیایی
جغد انبار جغدی است درازپا، با بالهای گسترده، رنگ روشن و دم تقریبا مربعی. بسته به زیرگونه، طول آن ۲۵ تا ۴۵ سانتیمتر و پهنای بال آن ۷۵ تا ۱۰۰ سانتیمتر است. به هنگام پرواز می توان آنها را از روی حرکات موجی و پاهای پوشیده از پر آویزان، از جغدهای عادی تمیز داد. ![]()
جُغد (بوف، بوم) نام پرندهای شکاری است از راسته بوفسانان ، که دارای قدرت شنوایی و بینایی بسیار بالاییست.[۶] جغدها در همه قارهها به استثناء جنوبگان مشاهده شدهاند. جغد پرنده سودمندی است زیرا خوراکش انواع موش است و در شکافهای تنه درختان و آشیانههای متروک زاغان لانه میگذارد. جغدها معمولاً شبرو و پگاهرو هستند یعنی هنگام پگاه و شفق از لانه بیرون آمده و شکار میکنند.[۶] کوچکترین جغد، جغد کوتوله آمریکای شمالی میباشد طول آن فقط ۱۵ سانتیمتر یعنی به بزرگی یک گنجشک است. تخم جغد همیشه به فاصله چند روز میشکند و نوزاد به دنیا میآید.[۷] نقش و رنگ پرهای جغدها حالت استتاری دارند تا به هنگام استراحت روزانهشان از مزاحمتها بکاهند. جغدی به نام اشوزوشت در اسطورههای ایرانی نقش زیادی در یاری نیروی خوبی دارد.[۸] نام [ویرایش]واژهٔ جغد از زبان سغدی وارد فارسی شدهاست و اصل سغدی آن چَغوت است.[۹] در متون فارسی واژههای مترادف دیگری که برای جغد بهکار رفته عبارت است از: بوف، بوم، بهمنمرغ، کوف، یوف، گول، چغد، چغو، کُنگُر، کوچ. کوج. پسک. پش. کوکن. کگران. کوال. نهام. نهار. بیقوچ، بیقوش. بایقوش. قوش. سار. کوره بو (در تنکابن).[۱۰] ویژگیها [ویرایش]جغد پرندهای است با صورتی پهن، منقاری خمیده و چشمهایی درشت و پاهای بزرگ، در دو طرف سرش دو دسته پر شبیه گوش گربه قرار دارد که گوشپر نامیده میشوند.[۶] دارای سر بزرگ، صورت پهن و منقار قوی قلابمانند و نیمپیدا و چنگالهای تیز و نیرومند است.[۱۱] منقار قلابشکل نیرومندش به همراه چنگالهای قوی او برای نگه داشتن طعمه به کار میرود. رنگش معمولاً کرم قهوهای است. در نوکش یک شکاف هست. سرش بزرگ است. او هوای تاریک را دوست دارد. شبها پرواز میکند. جغد نوکی کوچک و ظریف دارد. دور دهانش پرهای زبری هست که شبیه مو میباشد ولی مو نیست. پاهایش کوچک است و پنجههایش ضعیف و بیطاقت. پر و بال او صاف است و خیلی آرام پرواز میکند. نوک پرهای جغد به شکلی طراحی شده که در هنگام حمله به طعمه صدای پرها کم باشد. پرواز آنها بیصداست، بعضی از آنها گوشپرهای مشخصی دارند. پاهای پوشیده از پر دارند. تکزیاند و بیشترشان روی درخت زندگی میکنند. نر و ماده آنها همشکل است ولی مادهها بزرگترند.[۱۱] جغدها همیشه طعمه خود را درسته میبلعند و پس از آنکه بخشهای گواردنی آن را گواردند بازمانده آن را به شکل تفاله از راه دهان بیرون میاندازند.[۷] بینایی و شنوایی [ویرایش]جغد چشمهای بزرگ و رو به جلو دارد که استفاده از هر دو چشم را در یک زمان برای او میسر میسازد و دید دوچشمی را فراهم میکند. دید دوچشمی برای برآورد فاصلهها به هنگام حمله سودمند است. چشمهای جغد بسیار حساس است و به خاطر بزرگی چشمها حتی در نور خیلی کم میتواند ببیند و به همین خاطر خوب شکار میکند. چشمهای جغد اما به چشمخانه چسبیده و در حدقه ثابت است و از اینرو برای دنبال کردن حرکات طعمه، جغد ناچار است همه سر خود را به پهلو یا پشت بچرخاند. جغد گردن دراز و انعطافپذیری دارد که در زیر پرهایش پنهان شده و این گردن چرخاندن کامل سر را برای او میسر میسازد.[۱۲] نیروی شنوایی جغدها قوی است و شکل پهن و قرصمانند صورت آنها به هدایت صدا به سوی گوشهای بزرگشان کمک میکند. منقار رو به پایین آنها نیز برای این است که برای دریافت صدا کمترین مانع را ایجاد کند. در بیشتر گونههای شببیدار جغد، یکی از گوشها کمی بالاتر از گوش دیگر قرار گرفته تا صداها را در حالت حرکات عمودی طعمه نیز دریافت و دنبال کند. جغدها با این قدرت شنوایی خود میتوانند جهت حرکت طعمه را با دقت بالایی تشخیص دهند.[۱۲] برخی از جغدها دارای چنان قدرت شنوایی هستند که میتوانند یک طعمه را در تاریکی مطلق تشخیص دهند. ![]()
![]() ادامه مطلب
![]() ادامه مطلب ![]() پرنده ای که فکر میکند گاو است !یک گله گاو را در حال چرا تصور کنید … بعضی آرام در حال صرف علقند ، بعضی ها ولو شده اند و نشخوار میکنند .حالا جای هر گاو یک پرنده بگذارید ؛ پرنده ای که نه شاخ دارد ، نه سم و نه ماع میکشد ؛ ولی کمی متوهم است و ادای گاو در می اورد . تصویری که الان در ذهن دارید شاید عجیب و ناماءنوس باشد اما واقعی است.پرنده ای وجود دارد که بجای نوشیدن شهد گل ، برگ ها را می چرد ، درست مثل گاو و گوسفند ساعت ها برای هضم علوفه صرف میکند و یکمی هم بوی پهن میدهد …
این پرنده عجیب و غریب ساکن آمریکای جنوبی ، هواتزین نام دارد.شخصیت و ظاهر این پرنده متوهم ترکیبی از مرغ،گاو و داینسور های ژوراسیک است . بقیه در ادامه مطلب ![]() ادامه مطلب دارکوب جیلا (نام علمی: Melanerpes uropygialis) یکی از بیش از ۱۲ گونه مختلف دارکوبهاست که در غرب آمریکا پیدا میشوند. بر خلاف انواع دیگر دارکوبها این پرنده در مناطق خیلی خشک زندگی میکند و لانه خود را به جای آنکه در تنه درختان بسازد آن را در بدنه کاکتوسها درست میکند تعداد زیادی از پرندگان دیگر مثل جغد از لانههایی که دارکوب جیلا از خود به جا گذاشته است استفاده میکنند. _______________________________
دارکوب سبز (نام علمی: Picus viridis) یکی از پرندگان خانواده دارکوبها است. این دارکوب اروپایی آسیایی بر خلاف بسیاری از دارکوبها بیشتر وقت خود را روی زمین میگذراند او از حشرات تغذیه میکند و در شکار مورچه بهوسیله زبان خیلی بلندش متخصص است او زبان خود را در زمانی که به آن احتیاج ندارد در داخل جمجمه اش میپیچاند و جمع میکند اما وقتی زبانش را بیرون میآورد و دراز میکند طول زبانش چهار برابر طول بدنش میشود. ______________________________
دارکوب سبز کوچک یا دارکوب پشتطلایی با نام علمی ampethera maculosa گونهای پرنده از خانوادهٔ دارکوبان و بومی آفریقا است که در کشورهای ساحل عاج، غنا، گینه، گینه بیسائو، لیبریا، مالی، موریتانی، سنگال، سیرا لئون و توگو یافت میشود. ______________________________
دارکوب کوبایی (نام علمی: Xiphidiopicus percussus) گونهای از دارکوبها و تنها گونهٔ سردهٔ Xiphidiopicus میباشد که بومی کشور کوبا بوده و زیستگاه آن جنگلهای خشک (جنگلهایی با طول دورهٔ خشکسالی بالا و بارندگی کم)، جنگلهای پست بارانی و جنگلهای خشکشدهٔ قدیمی میباشد. __________________________
دارکوب ژاپنی یا دارکوب سبز ژاپنی (نام علمی: Picus awokera) گونهای دارکوب متوسطالجثه است که شبیه دارکوب سبز بوده و بومی ژاپن میباشد. [ویرایش] مشخصاتدارکوب ژاپنی تا ۳۰ سانتیمتر رشد میکند. بالها و دمش سبز روشن، سر، گردن و سینهاش خاکستری و شکم و قسمتهای زیرین بدنش سفید همراه با نقوشی سیاه رنگ است. تاج پرنده قرمز بوده و خط سبیلی سیاه و یا قرمز رنگ دارد. [ویرایش] زیرگونهها
![]() ادامه مطلب
ظاهراً این گروه از پرندگان با توکانها تفاوت دارند اما جزو خانوادههای نزدیک به هم هستند هر دوی این پرندگان دارای پاهایی هستند که ۲ چنگال به سمت جلو و ۲ چنگال به سمت عقب دارند وقتی پرواز میکنند بالهایشان را به سرعت به هم میزنند و در نتیجه در هنگام حرکت در هوا بالا و پایین میشوند. در حدود بیش از ۲۰۰ گونه دارکوب در جهان وجود دارد. دارکوبها تقریباً در هر جا که درخت باشد دیده میشوند. دارکوبها منقارهای نیرومندی دارند که برای سوراخ کردن پوست درختان و جستجوی حشرات به کار میبرند آنها طعمههای خود را به وسیله زبان بلند که دارای نوک چسبناکی است از مخفیگاهشان بیرون میکشند. گونهها [ویرایش]از انواع دارکوب:
![]()
پلیکان بزرگ سفید (Pelecanus onocrotalus) که به نامهای پلیکان سفید شرقی یا پلیکان سفید نیز شناخته میشود یک پرنده از خانواده پلیکان است. محل زندگی آن از جنوب شرق اروپا تا سراسر آسیا و آفریقا در باتلاقها و دریاچههای کمعمق است. ![]()
پلیکان پا خاکستری (Pelecanus crispus) یکی از اعصای خانواده پلیکان است. محل زندگی آن از جنوب شرقی اروپا تا هند و چین است. این پلیکان در دریاچههای کمعمق زندگیکند و لانهاش را از گیاهان میسازد این پرنده بزرگترین پلیکان و حتی از بزرگترین پرندگان به شمار رفته و طول آن ۱۷۰–۱۹۰ سانتیمتر (۶۷-۷۵ اینج) و وزن آن ۱۱–۱۵ کیلوگرم (۲۴-۳۳ پوند) و تنها طول بال آنها ۳ متر (۱۰ پا) غذای این پرنده ماهی و پرندگان کوچک است. ![]()
پلیکان نوعی پرنده است. بزرگترین عضو از خانواده پلیکانها پلیکان پا خاکستری به شمار میرود که در ایران نیز یافت میشود. ![]()
لکلک نیل (نام علمی: Balaeniceps rex) یک نوع پرنده لکلک مانند است که در شرق استوایی آفریقا از سودان تا زامبیا سکونت دارد. لکلک نیل پرنده بسیار بزرگی است، بطوریکه ارتفاع پرنده بالغ از ۱۱۵ تا ۱۵۰ سانتیمتر، طول آن از ۱۰۰ تا ۱۴۰ سانتیمتر، عرض بالها از ۲۳۰ تا ۲۶۰ سانتیمتر و وزن آن از ۴ تا ۷ کیلوگرم میباشد.[۲] ![]()
لکلک سیاه پرندهایست به طول ۹۵ سانتیمتر، دارای پر و بال سیاه براق با جلای زرشکی و سبز و سطح شکمی سفید. منقار، دور چشم و پاهای این پرنده سرخ رنگ است. لکلک سیاه پرندهای است تک زی و دیر انس که به تنهائی یا دسته جمعی مهاجرت میکند. مشخصات ظاهری [ویرایش]این پرنده، ۹۷ سانتی متر طول دارد. آبزی است و به واسطهٔ سر، گردن و پشت سیاهش، کاملا از حاجی لکلکها متمایز است. منقار و پاهایش بلند و قرمز رنگ است. در پرندهٔ جوان، منقار و پاها سبز رنگ است. زیر تنه کاملاً سفید، سر و پشتش سیاه با جلای بنفش سبز و چشمانش قهوهای رنگ است. نر و ماده همشکلاند. عمدتاً از ماهی و گاهی از حشرات، ملخها، سمندرها و نیز از جوندگان و پستانداران کوچک، مارها و مارمولکها تغذیه میکند. صدا [ویرایش]صدای این پرنده در مقایسه با لکلک سفید، با وسعت بیشتری همراه است و شبیه «چی –ای- چی – ای» و یا «چی- چو –هو- جی – جی» شنیده میشود. زیستگاه [ویرایش]این پرنده در نواحی آبهای شور و شیرین، رودخانههای کم عمق با ساحل شنی، کانالها، جزایر، اراضی سیلابگیر و نواحی پر درخت کنار دریاچهها به سر برده و معمولاً روی درختان آشیانه میسازد. در ایران، به تعداد کم و مهاجر و در مناطق جنوبی کرمان و فارس و نیز در مناطق شمال غرب، به صورت گروههای کوچک مهاجر دیده میشود. حفاظت [ویرایش]توجه به وضیعت و مناطق زیستی و محلهای تولید مثل این پرنده، اهمیت بسزایی در بقای آن دارد. ![]() لک لک سفید طول بدن ۱۰۰ سانتیمتر است. این پرنده بهوسیله پر و بال سفید، شاهپرهای بالی سیاه براق، گردن دراز، منقار و پاهای دراز برنگ سرخ و روشن به آسانی تشخیص داده میشود. روی درختها وساختمانها مینشیند ودر این حالت اغلب یک پای خود را جمع میکند. آرام وبا تأنی راه میرود. در پرواز آهسته بال میزند واغلب بالباز اوج میگیرد ودر ارتفاع زیاد پرواز مینماید. طرح بدن درحال پرواز با گردن دراز کشیده آن را از حواصیل، پلیکان و کرکس مشخص میکند. بصورت گلههای نامنظم مهاجرت میکند. زود انس میگیرد. زیستگاه [ویرایش]تالاب ها، علفزارها و کشتزارهای پر آب . در فصل زادوولد معمولا نزدیک مناطق مسکونی دیده می شوند، بر روی بام ساختمان ها، تودههای علف، تیرهای تلگراف و گاهی روی درختها آشیانه می سازند . ![]()
لک لک پرندهای بزرگ، با پاها و گردن دراز و منقار بلند و راست میباشد که آهسته به پرواز در میآیند ودرحال پرواز پاها و گردن را کشیده و اندک رو به پائین نگه میدارند. آرام و کند راه میروند. نر و ماده هم شکلند. روی درختها، صخرهها یا ساختمانها آشیانه میسازند. تغذیه [ویرایش]از ماهیها، دوزیستان، حلزونها و غیره تغذیه میکنند. لکلک سفید [ویرایش]طول بدن ۱۰۰ سانتیمتر است. این پرنده بهوسیله پر و بال سفید، شاهپرهای بالی سیاه براق، گردن دراز، منقار و پاهای دراز برنگ سرخ و روشن به آسانی تشخیص داده میشود. روی درختها وساختمانها مینشیند ودر این حالت اغلب یک پای خود را جمع میکند. آرام وبا تأنی راه میرود. در پرواز آهسته بال میزند واغلب بالباز اوج میگیرد ودر ارتفاع زیاد پرواز مینماید. طرح بدن درحال پرواز با گردن دراز کشیده آن را از حواصیل، پلیکان و کرکس مشخص میکند. بصورت گلههای نامنظم مهاجرت میکند. زود انس میگیرد. لکلک سیاه [ویرایش]لکلک سیاه بطول ۹۵ سانتیمتر پر وبالش سیاه براق است با جلای زرشکی و سبز و سطح شکمی سفید، منقار، دور چشم و پاهایش سرخ رنگ است. پرندهای است تک زی ودیر انس به تنهائی یا دسته جمعی مهاجرت میکند. لک لک ماداگاسکار [ویرایش]لک لک ماداگاسکار به طول ۵۰ سانتی متر، بومی جنگلها ماداگاسکار میباشد. زیستگاه [ویرایش]زیستگاه در تالابها و مناطق پر درخت و جنگلی و علفزارها بسر میبرند. پراکندگی [ویرایش]لکلک سفید در تابستان فراوان اما لکلک سیاه به تعداد کم است. ![]()
فلامینگوی کوچکتر (Phoenicopterus minor) یک گونه از تیره فلامینگو است که ساکن آفریقا و جنوب آسیا است. این گونه کوجکترین و پرشمارترین گونه فلامینگو است, که تعداد آن دو میلیون تخمین زده شدهاست. معمولا وزن آن ۴٫۵ پوند (۲٫۰ kg), و طول آن ۳ فوت است. همچنین طول بال آنها تقریبا یک متر است. نگارخانه [ویرایش]![]()
فلامینگوی شیلیایی (Phoenicopterus chilensis) یک گونه بزرگ (110–130 cm) و نزدیک مرتبط به فلامینگوی آمریکایی و فلامینگوی بزرگتر است. منطقه زادولد این پرنده آمریکای جنوبی از اکوادور و پرو تا شیلی و آرژانتین و از شرق تا برزیل است; فلامینگوی شیلیایی یک گونه معرفی شده به آلمان و هلند نیز هست. همچنین جمعیت کوچکی از آن در یوتا و کالیفرنیا زندگی میکند. پرهای این فلامینگو صورتیتر و مقداری بزرگتر از فلامینگوی بزرگتر و البته کوچکتر از فلامینگوی آمریکایی است. این گونه را میتوان از پاهای خاکستری و زانوهای صورتی شناخت اگرچه جوجههای آن ممکن است زانوهای صورتی نداشته باشند اما پاهایشان خاکستری است. بیش از نیمی از نوک این فلامینگو مشکی است که بیشتر از دیگر فلامینگوها است.[۱] ![]()
فلامینگوی بزرگتر (Phoenicopterus roseus) پراکندهترین گونه از خانواده فلامینگو است. این پرنده در بخشهایی از آفریقا, جنوب آسیا (سواحل پاکستان، هند، ایران[۲]), و جنوب اروپا (شامل اسپانیا, آلبانی, ترکیه, یونان, قبرس, پرتغال, ایتالیا و بخشهایی از فرانسه) زندگی میکند. ![]()
فلامینگوی آمریکایی (Phoenicopterus ruber) یک گونه بزرگ از فلامینگو است که بسیار نزدیک به فلامینگوی بزرگتر و فلامینگوی شیلیایی است. همچنین با عنوان فلامینگوی کارائیب, شناخته میشود اما زندگی آنها در گالاپاگوس باعث شدهاست که نام موردنظر درست نباشد. این گونه تنها گونه فلامینگوی بومی آمریکای شمالی است. توزیع [ویرایش]این گونه در گالاپاگوس, سواحل کلمبیا, ونزوئلا و در جزایر نزدیک گویان و کیپ اورنج در برزیل زندگی میکند. همچنین در شبهجزیره یوکاتان (مکزیک), و در شمال کارائیب در باهاما, هیسپانیولا, کوبا و جزایر تورکس و کایکوس نیز دیده شدهاست. بیشتر فلامینگوهای فلوریدا معمولا به عنوان فراری در نظر گرفته میشوند. ![]()
فلامینگو یا مُرغ آتشی پرندهای است از راستهٔ آتشمرغسانان. فلامینگو پرندهای است با پاهای دراز و منقاری منحنی و گردنی بلند خمیده، آبچر بابدنی بسیار کشیده و پر و بالی به رنگهای سفید و صورتی است. در پروازها باها و گردنش کشیده و قدری پائین تر از سطح بدن قرار میکیرد. بالهایش ترکیب زیبائی از رنگهای سرخ و سیاه است. پرنده نابالغ قهوهای مایل به خاکستری چرک است. فلامینگو به آرامی راه میرود ودر حالیکه سر ومنقار خودرا در آب کم عمق فرو برده تغذیه میکند. فلامینکو از ۹۰/۰ تا ۵/۱ متر بلندی دارد. بیشتر فلامینگوها حلزون وگیاهان آبی را میخورند. این پرندگان یصورت دست جمعی و در دستههای چند هزارتایی زندگی میکنند. ![]()
تلیله نام سردهای (جنسی) است از پرندگان مهاجر که در مناطق قطبی زاد و ولد میکنند. گونههای موجود در ایران بدین شرحند:
![]()
تلیلهٔ کوچک با نام علمی Calidris minuta (یا Erolia minuta) پرندهٔ آبچر کوچکی از خانوادهٔ آبچلیکیان است که در مناطق سردسیری از اروپا و آسیا که به شمالگان نزدیک است زندگی میکند. این پرنده مهاجر است و زمستانها را پس از پیمودن فواصل طولانی در آفریقا یا جنوب آسیا میگذراند. تلیلهٔ کوچک همچنین بهصورت پرندهٔ عبوری در آمریکای شمالی و استرالیا نیز مشاهده شده است. تلیلهٔ کوچک یکی از پرندگانی است که زیر پوشش توافقنامهٔ حفاظت از پرندگان آبزی مهاجر آفریقایی-اوراسیایی قرار دارند. مشخصات [ویرایش]تلیلهٔ کوچک دارای جثهای کوچک، منقار و پاهایی تیره و حرکاتی سریعتر است که آن را از دیگر تلیلهها متمایز میسازد. پرندهٔ بالغ به هنگام جفتگیری دارای پرهایی به رنگ نارنجی کمرنگ در ناحیهٔ سینه، گلویی سفیدرنگ و علامت V شکل سفیدرنگی در پشت میشود. پرندگان جوان دارای نوارهای کمرنگی در ناحیهٔ تاج سرشان بوده و سینهای صورتیرنگ دارند. به دلیل نوع رنگبندی پرها در زمستان تشخیص پرنده دشوار است. این پرنده از بیمهرگان کوچکی تغذیه میکند که در لابلای گل و لای یافت میشوند و آنها را با منقارش شکار میکند. جمعیت این پرنده وابسته به جمعیت موشهای قطبی است چرا که در سالهایی که تعداد موشهای قطبی کاهش مییابد پرندگان بزرگتری همچون جغد برفی به شکار تلیلههای کوچک دست میزنند. نگارخانه [ویرایش]![]()
![]() ادامه مطلب
سینه سرخ ایرانی یا سینهسرخ سفیدگلو (نام علمی: Irania gutturalis) گونهای پرندهاست که در راسته گنجشکسانان قرار دارد. مشخصات ظاهری [ویرایش]این پرنده ۱۶ سانتیمتر طول دارد. اندازه و رفتارش شبیه بلبل است. پاها و منقار سیاهاست. پرندهٔ جوان به رنگ خاکستری مایل به قهوهای با خالهای نخودی دیده میشود. زیستگاه [ویرایش]این پرنده در حاشیهٔ تپه ماهورهای سنگی با پوششی بوتهای و معمولا در ارتفاع ۱۰۰۰ تا ۲۲۰۰ متری به سر برده و در هنگام مهاجرت و به صورت عبوری در بوته زارهای فشرده دیده میشود. سینه سرخ ایرانی در اروپا، ترکیه، آفریقا، افغانستان و ایران دیده شدهاست. ![]()
سینهسرخ اروپایی (به انگلیسی: European Robin) یک پرنده حشرهخوار است که در کشورهای انگلیسیزبان با نام رابین شناخته میشود. این پرنده بین ۱۲.۵ تا ۱۴ سانتیمتر درازا دارد، گونههای نر و ماده، با سینهای نارنجی رنگ و سری خاکستری، دارای رنگ یکسان هستند. ![]()
مگسمرغ یاقوتگردن پرندهای کوچک است از راستهٔ مگسمرغشکلان (Trochiliformes) از جنس مرغ زرینپر (Archilochus). این پرنده تنها گونه از مرغ مگسخوار است که در خاور رودخانهٔ میسیسیپی در آمریکا لانه میسازد. ![]()
مگسمرغ پرندهای است از راستهٔ بادقپکشکلان (Apodiformes)، از خانوادهٔ مگسمرغ ها (Trochilinae). این پرنده تنها بومی قاره آمریکا است. در فارسی به آن مگسخوار هم می گویند که نوعی غلط مصطلح است چون این پرنده مگس نمی خورد و تنها به علت سرعت زیاد بال زدن و شباهت بالهایش به مگس به این نام مشهور شده است. نگارخانه [ویرایش]![]()
آلباتروس تیره، آلباتروس دودهرنگ تیرهفام یا آلباتروس دودهرنگ تار,[۳] آلباتروس تیره فوسکا، یک گونه از پرندهها در تیره آلباتروسها هستند.[۴] ![]()
آلباتروس پرندهای است از راستهٔ توفانمرغسانان (Procellariiformes)، خانوادهٔ مرغان آبی (بزرگتندبادان) (Diomedeidae). زیستگاه آنها بیشتر در اقیانوس منجمد جنوبی و اقیانوس آرام شمالی است. ![]()
آلباتروسهای دودهرنگ تیرهفام (نام علمی: sooty albatrosses) آلباتروس کوچکی از سرده آلباتروس دودهرنگ (نام علمی: Phoebetria) هستند. از آنها دو گونه وجود دارد، آلباتروس تیره، آلباتروس تیره فوسکا و آلباتروس دودهرنگ روشنفام، آلباتروس تیره پالپبراتا. ![]()
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 7 صفحه بعد
|
| |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
[ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : Pichak.net ] |